نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید علی فولادی
قسمت دوم خاطرات شهید «فرشاد فولادی»
مادر شهید «فرشاد فولادی» می‌گوید: «ماه رمضان توی تیرماه بود. سنی نداشت. اصرار می‌کرد که روزه بگیرد. برای خوردن سحری بیدارش نمی‌کردم، اما او صبحانه نمی‌خورد. تا فشار می‌آوردم که چیزی بخورد، گریه می‌افتاد و می‌گفت: چرا بیدارم نکردی؟»
کد خبر: ۵۵۱۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵

قسمت نخست خاطرات شهید «فرشاد فولادی»
هم‌رزم شهید «فرشاد فولادی» نقل می‌کند: «او را در دیدم. بشاش‌تر از گذشته، نورانی‌تر از قبل. رفتم که او را در آغوش بگیرم، دیدم نمی‌توانم. هرچه دست می‌اندازم، او خارج از دستان من می‌ماند. پرسیدم: چه شد که رفتی؟ گفت: پدرم آزادم کرد.»
کد خبر: ۵۵۱۰۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۸